یکشنبه ۱۲ اردیبهشت ۱۳۹۵ - ۰۲:۰۰
۰ نفر

دکتر عباس پژمان: اول قرار نبود کتاب معیشتِ کسی را تأمین کند و نقشی اقتصادی در زندگی انسان داشته باشد.

دکتر عباس پژمان

قرار بود كتاب در بُعد ديگري از زندگي او نقش بازي كند كه اسمش فرهنگ است و شامل علم و اخلاق و هنر مي‌شود. حتي قرار بود بُعد اقتصادي در خدمتِ كتاب باشد؛ چرا كه هميشه فرهنگ بود كه شگفتي­‌ها و زيبايي­‌هاي زندگي او را خلق مي­‌كرد. قرار بود او تمام اين شگفتي­‌ها و زيبايي‌­ها را كه با تفكر و تجربه به آنها دست پيدا مي‌كرد، در وسيله­‌اي به نام كتاب و با تجسم بخشيدن به آنها پايدار كند.

به‌طوري كه تبادلِ آنها بين انسان‌ها تكرارپذير باشد. اين به‌قدري براي او ارزش داشته است كه او وقت بسيار زيادي را، در طولِ عمرِ درازِ خود، صرفِ خدمت به كتاب و نوشتن و خواندنِ آن كرده است. هميشه كساني كه اين خدمت را بر‌عهده گرفته­‌اند، افراد بسيار ممتازي بوده‌­اند. خيلي­‌ها ثروت را بر علم ترجيح مي­‌دهند، اما معمولا كسي نمي‌­آيد ارزش علم را نفي كند. شايد بعضي آسيب‌­هايي هم كه كتاب ديده است و مي­‌بيند از محل همين ارزشِ خاصِ آن باشد.

باري، قبل از آنكه صنعت چاپ ايجاد شود، كتاب‌ها در نسخه‌هاي بسيار اندك، معمولا در حدِ يك يا چند نسخه، توليد مي­‌شد. خوانندگانِ آنها هم بسيار كم بودند. فقط كتاب‌هاي مهم بود كه گاهي نسخه‌هاي جديدي از آنها تهيه مي­‌شد؛ كتاب‌هايي كه مي‌توانستند بر گذشتِ زمان غلبه كنند و ماندگار شوند.

اما با پيدا شدنِ صنعتِ چاپ، لازم شد تحولِ خاصي در دنياي كتاب اتفاق بيفتد. كتاب بايد خوانندگان بيشتري پيدا مي­‌كرد تا با خريدنِ انبوهي از نسخه‌هاي هر كتاب چرخ­‌هاي صنعتِ چاپ را بچرخانند. از آن هنگام بود كه كتاب نقش اقتصادي هم در زندگي انسان پيدا كرد، اما فقط براي كساني كه قرار بود آن چيزهايي را كه نويسندگان مي‌نوشتند به‌صورت كتاب در‌بياورند و نه براي كساني كه قرار بود آنها را بخوانند. اينهايي كه كتاب‌ها را مي­‌خواندند قرار بود استفاده‌هاي ديگري از كتاب بكنند، كه همانا تقويتِ بُعدِ فرهنگي خود بود. حتي بسياري از نويسندگان هم، كه آن كتاب‌ها را مي­‌نوشتند، معمولا معيشتِ خود را همچنان از راه‌هاي ديگر كسب مي­‌كردند و هنوز هم همينطور است. بسياري از كساني كه كتاب مي‌­نويسند معمولا فرهنگ را مهم‌تر از اقتصاد مي‌دانند. يا دست‌كم فرهنگ را هم در حدِ اقتصاد مهم مي­‌دانند.

اما پيشرفت‌هاي تكنولوژي ظاهرا بيشتر به نفعِ اقتصاد بود تا فرهنگ. يا دست‌كم مي‌توان گفت بيشتر به نفعِ اقتصاد بود تا كتاب. پيشرفت‌هاي علمي و فني باعث شد زندگي جذبه‌هاي ديگري براي انسان پيدا كند و تجملات و رفاه‌هاي متنوعي در آن پيدا شود. دست يافتن به اين تجملات و رفاه‌ها احتياج به اقتصاد قوي دارد. جذبه آنها هم براي بسياري از مردم بيشتر از جاذبه‌­اي است كه كتاب مي‌تواند براي آنها داشته باشد. خواندنِ كتاب، آسايش خاطر مي­‌خواهد و وقتِ زيادي مي­‌برد. در زندگي­‌هاي امروزي وقتِ فراغت براي بسياري از مردم بسيار كم است. آنها معمولا هر چه وقت دارند صرف تأمين معاش‌شان مي‌شود.

بنابراين بسياري از آنها وقت چنداني براي خواندن ندارند. اما هر چه هست، بسياري از جوامعِ پيشرفته دنيا همچنان قدر فرهنگ را مي­‌دانند و مخصوصا كتاب را ارج مي­‌نهند. حتي اگر حالا ديگر نتوانند مثل گذشته‌ها كتاب بخوانند و اوقات فراغتِ خود را بيشتر در دنياي كتاب‌ها بگذرانند.

  • پزشك، نويسنده و مترجم ادبيات فرانسوي، انگليسي و اسپانيايي
کد خبر 332351

برچسب‌ها

دیدگاه خوانندگان امروز

پر بیننده‌ترین خبر امروز

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha